حسن اشجاری در گفتگو با خبرنگار ورزشی راسخون، با اشاره به قبول پیشنهاد سرمربیگری چوکای تالش و ریسک بالایی که قبول این مسئولیت داشت، اظهار کرد: من ابتدای فصل هم از چوکا پیشنهاد جدی همکاری داشتم و حتی توافق هم کردیم اما به دلایلی اتفاق نیفتاد. در هفته ی چهارم دور برگشت لیگ دسته دوم بود که این پیشنهاد به من شد. در وهله ی اول به باشگاه گفتم که با مربی قبلی(نظرمحمدی) تسویه حساب شود و بعد من مسئولیت قبول کنم که این اتفاق افتاد. خدا را شکر توانستیم با یک کار جمعی و رفاقتی که انجام دادیم، تیم را به لیگ یک بیاوریم. خیلی عالی بودیم و رکورد جالبی که از همه مهمتر بود، تیم را با 4 امتیاز اختلاف کمتر نسبت به تیم صدرنشین، در رده ی دوم تحویل گرفتم و در پایان فصل با 4 امتیاز اختلاف بیشتر قهرمان شدیم.
 
وی افزود: حرف شما را قبول دارم که قبول پیشنهاد هدایت چوکای تالش واقعا ریسک بالایی بود. این تیم در نیم فصل اول قهرمان بلامنازع شده بود اما مشکلاتی پیش آمده بود که در شروع نیم فصل دوم 4 امتیاز عقب بود. واقعا شرایط این تیم این قدر بد بود که کسی انتظار نداشت تیم را قهرمان کنم. من چیزی که دیدم، اصلا بازیکنان شرایط روحی روانی خوبی نداشتند. برخی بازیکنان دنبال فسخ قرارداد بودند. برخی از لحاظ بدنی اصلا شرایط خوبی نداشتند. حرفی هم که زدیم اصلا در مورد صعود به لیگ یک نبود. 3 بازی اول ما با تیم های مدعی بود و خیلی سنگین. شهید اورکی در تالش چوکا را برده بود. الان که فکر می کنم واقعا با ریسک بالا این مسئولیت را قبول کردم. واقعا شمشیر دولبه بود. اما با آرامشی که آوردم، همدل و یک صدا شدیم و توانستیم در تیم رفاقت را ایجاد کنیم. اصلا در بحث پرداختی ها بالانس نبود. جو تیم را آرام کردم. از مجموع 9 بازی که در این تیم بودم، بیش از 2 یا 3 بار مصاحبه نکردم و سعی ام این بود در زمین با کارم حرف بزنم. جوی بدی هم علیه من در این شهر بود. با نتیجه گیری ام جو آرامتر شد. این فضای مسموم خللی در کارم ایجاد نکرد.
 
سرمربی چوکای تالش تصریح کرد: در این 9 بازی، به جز تیم ایرانجوان تمام تیم هایی که با آنها بازی داشتیم، مدعی بودند. خوش بین ترین هوادار هم فکر نمی کرد، صعود کنیم. البته انصافا همه ی حداقل هایی که در کارم نیاز بود را در چوکا برای من فراهم کردند. برادران محمدیاری پشتیبان و حامی کادر فنی و تیم بودند. نتیجه اش هم صعود سخت اما شیرین بود. هرکسی این تیم را واقعا قبول نمی کرد. من اما همیشه چالش و کارهای سخت را دوست دارم. هیچ وقت تیمی را نگرفتم که همه چیز مهیا بوده باشد. انتخاب هایی که کردم، همیشه تیم هایی بودند که در آن با سختی کار کردیم و درگیر بودم. هیچ جا هم عنوان نکردم که صعود چوکا بخاطر من بوده است. این کار جمعی و گروهی بود که در نهایت صعود کردیم. همه در این صعود نقش داشتند. ما بعد از اولین مساوی، در 7 بازی بعدی پشت سر هم پیروز شدیم. این کار کوچکی نیست. از این 9 بازی، 5 بازی بیرون خانه بود که نتایج درخشانی با چوکا گرفتیم. الان هم دوست دارم اگر در این تیم ماندنی شدم، تیم مقتدری ببندم تا بتوانیم حرفی برای گفتن داشته باشیم.
 
حسن اشجاری گفت: من جزو آن دسته از مربیانی نیستم که بعد از قراردادبستنم، وقتی کار گره خورد، فرار کنم. من حتی در سپیدرود هم که بودم، با اینکه یک دهم آن حداقل های چوکا برای من فراهم نبود، خودم کنار نکشیدم. با همه ی سختی ها ماندم و جنگیدم اما باشگاه با من قطع همکاری کرد. در شهرداری آستارا هم این اتفاق برای من افتاد. متاسفانه در باشگاه های ما با کوچکترین تنش، مربی را قربانی می کنند. امیدوارم صحبت های من با باشگاه به سمت و سویی برود که در این تیم بمانم. تمرکزم روی این مسئله است تا تیمی مقتدر و با شخصیت بسازم که بتواند با رقبا رقابت کند. می خواهم با نتیجه و عملکرد خوب به آنچه می خواهم در مربیگری برسم. در گیلان 3، 4 تیم بزرگ داریم که در همه ی آنها از سپیدرود، چوکا و شهرداری آستارا کار کردم. این افتخار نصیب هر مربی جوانی نمی شود. برای رسیدن به این جایگاه خیلی سختی کشیدم اما این اتفاق در مدت زمان خیلی کم افتاده و توانستم رزومه ی خوبی داشته باشم و به تیم های بزرگ استانم خدمت کنم.
 
وی در ادامه ی گفتگوی خود با اشاره به مشکلات مدارس فوتبال، تاکید کرد: از شروع دوره ی مربیگری ام، نقدی که به من وارد می کنند این است که چرا با توجه به اسم و رسمی که دارم، مدرسه ی فوتبال تاسیس نمی کنم. چون فعالیت در این حوزه، نیازمند ارتباط با والدین است، واقعا به اخلاق من نمی خورد و کار سختی است. متاسفانه باید بگویم چون نظارت دقیق و درستی در این بخش نیست، اتفاقات بد و ناواری می افتد. هیچ عزمی هم برای از بین بردن این نابه سامانی ها نیست. باشگاه های بزرگ ما هم توجهی به تیم های پایه ندارند و از تیم های دیگر تغذیه می کنند. همیشه انتظارم این بود که سپاهان و ملوان و ذوب آهن دنبال استعدادیابی بروند اما متاسفانه این کار نمی شود و استعدادهای فراوانی در کشور ما هرز می رود. آنهایی که رابطه ی قوی تر دارند، در تیم های پایه بازی می کنند. این شایسته سالاری باید در پایه اتفاق بیافتد. آموزش صحیح و راه درست باید از اینجا طی شود.
 
بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال ایران ادامه داد: من در مورد فشارهایی که به مهدی مهدوی کیا می آورند، واقعا مخالفم. مهدوی کیا کاپیتان من بوده و نیازی به تعریف من ندارد. همه او را می شناسند. کاری که او انجام داد و بازیکنان تیم ملی امید را با 2 سال پائین تر به مسابقات کاپ آسیا برد، شاید به زعم خیلی ها خوب نباشد اما ثمره اش را مطمئن باشید در بازه ی زمانی کمتر می بینند. نباید مسئولان و کارشناسان به نتایج مقطعی فکر کنند. آدم بالاخره برای اینکه ایده اش به ثمر بنشیند، سوخت هم بدهد. باید از تفکر مهدوی کیا حمایت کنیم تا کارش را پیش ببرد. اینکه یکسری 23 ساله ها را جمع کنیم و به المپیک برویم و بعد از صعود، با تیم دیگری برویم، درست نیست. این تفکر زودبازده است. نباید نتیجه گرا باشیم. مهدوی کیا راه درستی را می رود و باید حمایت شود. او می خواهد با تیم جوان تر تجربه کسب کند و بعد از صعود، همان تیم بتواند در المپیک هم بازی کند.
 
حسن اشجاری گفت: متاسفانه معضل بزرگی که در فدراسیون وجود دارد، نحوه ی انتخاب مربی برای تیم های پایه است. در پایه مشکلات اساسی داریم و نتیجه نمی گیریم. متاسفانه همین طوری تیم های پایه را دست مربیان می دهیم و می گوئیم بروید بازی کنید. در انتخاب مربیان تیم های پایه نباید سهم خواهی شود. برای این انتخاب ها باید وسواس داشته باشیم و بستر فراهم شود. باید بگویم که متاسفانه در برخی رده های پایه، حتی شماره پیراهن هم فروخته می شود. مدارس فوتبال متاسفانه تبدیل به بازار و منبع درآمد شده است. مربیان دلسوز خیلی کم هستند و هیچ حمایتی هم از آنها نمی شود. آنها هم وقتی می بینند حامی ندارند، تا کی می توانند دلسوزانه کار را پیش ببرند. وقتی باشگاه از مربی پایه می خواهد اسپانسر بیاورد، چه انتظاری می توان داشت. پیشکسوتانی که مدعی هستند، ایستگاه استعدادیابی درست کنند. متاسفانه شرایط طوری شده که نه باشگاه ها دنبال استعدادیابی می روند و نه مربیان. در این راه حمایت هم واقعا نمی شود. معتقدم واقعا داریم به فاجعه نزدیک می شویم. اگر این نسل طلایی برود، به مشکل می خوریم. باشگاه ها آن طور که باید بازیکن سازی نمی کنند. تنها دلیل آن هم نتیجه گرا بودن فوتبال ما است.
 
وی ادامه داد: امیدوارم مسئولان فدراسیون فوتبال حداقل شرایطی را برای تیم ملی فراهم کنند تا آبرومندانه در جام جهانی قطر شرکت کند. اگر واقعا یک ذره به صعود از مرحله ی گروهی جام جهانی امیدوار بودیم، دیگر با این اتفاقاتی که در فدراسیون افتاده و هیچ کاری برای تیم ملی نکردند، ناامید شدیم. به نظرم این دوره تنها تیم ملی داشتیم که می توانست با تدارک بهتر و بازی های دوستانه ی قدرتمند راهی دور حذفی شود که متاسفانه این اتفاق رخ نداد.
 
بازیکن اسبق استقلال در خصوص وضعیت این تیم برای فصل آینده هم گفت: استقلال به بهترین شکل ممکن قهرمان شد اما بعد از رفتن مجیدی، باشگاه دنبال جایگزین مناسب بود. متاسفانه فضای مجازی نقش زیادی در فوتبال ما دارد و تصمیم گیرنده است. این بدترین فاجعه است که چنین فضایی را شاهد هستیم. نکونام، رحمتی، عنایتی و قلعه نویی نیایند، چه کسی بیاید؟ این فضا اصلا خوب نیست. استراماچونی بیاید؟ آیا تضمینی وجود دارد که اگر استرا بیاید، تیمش بتواند مثل دو سال قبل با کیفیت بازی کند؟ اینجا شرایط مهیا نبود و ادامه نداد، آیا در قطر هم شرایط برای او مهیا نبود که آن نتایج را گرفت؟ متاسفانه فضای ما فضای شخص پرستی شده است و کسی نگاهی به تیم ندارد. همین اتفاق در لیگ های پائین هم افتاده است. کسی که فکر می کند فرهاد مجیدی کار بدی کرده است و تیم را رها کرده، خودش را در جایگاه او بگذارد و بعد قضاوت کند. او در خارج از کشور پیشنهاد داشته و این افتخار است. درست است که اگر فرهاد استقلال و هوادار را در نظر می گرفت، نباید می رفت اما کسی نمی تواند از آن پیشنهاد و آن پول بگذرد. در وهله ی اول هرکس به فکر خودش است. بالاخره سیاستی پشت این تفکر است که برای همیشه این جایگاه سرمربیگری استقلال را برای خودش نگه دارد.